اگر می گوییم سناریوی انقلاب مخملی، یک حرف توهمی نیست؛ آنچه قبل از انتخابات می دیدیم، پیش رفتن گام به گام اجزاء این سناریو بود…در فرانسه چنین نبود. نمی توانست هم چنین باشد. چون ایران است که اصلی ترین مخالف آمریکا و نظام حاکم بر جهان است، نه فرانسه. چون ساموئل هانتینگتون -استراتژیست مشهور آمریکا که در سال اخیر مُرد- ایران را به عنوان رهبر قطب اسلام که اصلی ترین معارض قطب لیبرالیسم -به رهبری آمریکا- ست، معرفی کرده بود، نه فرانسه! حکومت ایران است که بدجوری موی دماغ صاحبان دنیا شده و به ایّ نحوٍ کان(!) باید عوض شود، نه فرانسه!
یکی از دوستان ایمیلی انتقادی زده بود و به مقایسه ی آشوب های چند سال قبل فرانسه با آنچه این روزها در کشور اتفاق افتاد (به خصوص از لحاظ تعداد کشته شدگان)، پرداخته بود. در جوابش این متن را نوشتم:
به نام خدا
انیستیتو تحقیقاتی Brookings (که تحقیقات استراتژیک برای تصمیم سازی دموکرات های آمریکا را انجام می دهد؛ همان طور که انیستیتو تحقیقاتی American Enterprise این کار را برای جمهوریخواهان انجام می داد) منتشر شد هم که هیچ جایی برای شک و شبهه باقی نماند. ایران با یک سناریوی طراحی شده ی انقلاب مخملی برای براندازی نظام (یا آن طور که در این گزارش آمده: حداقل تغییر رفتار) رو به رو بود.
در فرانسه چنین نبود. نمی توانست هم چنین باشد. چون ایران است که اصلی ترین مخالف آمریکا و نظام حاکم بر جهان است، نه فرانسه. چون ساموئل هانتینگتون -استراتژیست مشهور آمریکا که در سال اخیر مُرد- ایران را به عنوان رهبر قطب اسلام که اصلی ترین معارض قطب لیبرالیسم -به رهبری آمریکا- ست، معرفی کرده بود، نه فرانسه! حکومت ایران است که بدجوری موی دماغ صاحبان دنیا شده و به ایّ نحوٍ کان(!) باید عوض شود، نه فرانسه! فصل ششم گزارش -بعد از توضیح ناکامی و هزینه ی بالای گزینه های دموکراتیک و نظامی- بهترین راه را مشخص کرده: انقلاب مخملی! (+)
در فرانسه چنین نبود… نه از این پوشش رسانه ای بی سابقه ی BBC و العربیة و Reuters و… خبری بود، نه از تک تیراندازهای منافقین برای زدن زن ها و فیلم گرفتن از آن، نه از سناریوهای امنیتی مدیران سابق اطلاعات کشور برای ملتهب کردن اوضاع، نه از Obama’s Twitter Strategy، نه از کشف اسلحه، نه از پناهگاه شدن سفارتخانه های خارجی، نه از حمله به مراکز نظامی، نه از…
این غائله را اگر با توجه به مسائل فوق ببینیم، و ابعاد جدی بودنش مشخص شود، دیگر شاید با یک سرماخوردگی مقایسه اش نکنیم. الآن که ماجرا تقریباً تمام شده، شاید متوجه نباشیم که چقدر بزرگ تر می توانسته (و قرار بوده) باشد. مطمئن باشید رسانه های خارجی سر هر ماجرای کوچکی آبروی شان را این گونه به حراج نمی گذارند. سیاسیون منافق داخلی هم سر هر ماجرای کوچکی این گونه فاصله ی دل و زبان شان را در معرض افکار عمومی روشن نمی کنند.
تا آنجا که من می دانم نیروهای انتظامی کشور تلاش زیادی کرده اند برای عدم استفاده از اسلحه، و سر این تلاش شان، خسارات جانی زیادی هم داده اند. حتی در مقابل حمله ی اغتشاش گران برای آتش زدن پمپ بنزین (که یکی از دوستانم را سر آن بازداشت کرده بودند و او برایم تعریف می کرد) شلیک نکرده اند. اما سر حمله به پایگاه نظامی (مثل پایگاه بسیج قدس یا لولاگر) که در آن سلاح و مهمات وجود دارد، چرا شلیک کرده اند. در این شلوغی، ماجراهای مشکوک هم وجود دارد. مثل تیراندازی با سلاحی که جزء سلاح های رایج نیروهای انتظامی نیست به یک بنده خدایی که اصلاً در اغتشاشات نبوده، در یک کوچه ی خلوت فرعی، و فیلم برداری های کامل و گسترده از آن.
در هر حال منظورم این نیست که در این اغتشاشات، حقی از کسی ضایع نشده است، و قطعاً وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةِ شَرَّاً یَرَهُ. اما اولاً ابعاد ماجرا و سناریویی که قرار بود محقق شود را فراموش نکنیم. و ثانیاً یادمان نرود که غائله از کجا شروع شد؛ پاسخگوی اصلی تمام آنچه اتفاق افتاد، کسی باید باشد که با توهم تقلب در انتخابات، نقش یک بازیچه را خوب ایفا کرد، و با تمکین نکردن به رأی ملت، این حوادث را آفرید. امروز که از طرفی هیچ سندی نمی توانند برای تقلب در انتخابات ارائه کنند، و از طرف دیگر همین طور از ناظران صندوق های مختلف شان خبر می رسد که «ریز آراء اعلام شده توسط وزارت کشور در صندوقی که ما بوده ایم، همان است که ما شمرده بودیم»، مجرم اصلی مشخص تر می شود. هرچند طراحان این سناریو فکر می کردند که با این اقدامات شان، نظام کوتاه خواهد آمد و شرایط عوض خواهد شد و دیگر منشأ ماجرا -یعنی دروغ بودن ادعای تقلب- از موضوعیت خواهد افتاد، و کسی سراغ آن را نخواهد گرفت!
امروز نظام اسلامی یک روش آمریکایی دیگر برای براندازی را -هرچند با هزینه ای تحمیلی و ناخواسته- ناکام کرده و در برابر آن هم واکسینه شده است. امروز تجربه ی پایداری در برابر «انقلاب مخملی» را باید به لیست تجارب موفق جمهوری اسلامی اضافه کرد. لیستی که سناریوهای مختلفی را در این ?? سال در خود می بیند: حرکات مسلحانه ی خیابانی، شورش های تجزیه طلبانه، ترور رهبران، عملیات تکاوران آمریکایی (طبس)، کودتای نظامی (نوژه)، جنگ تحمیلی، تحریم همه جانبه، بدل سازی (طالبان)، تهاجم فرهنگی، اشغال همسایه ها، پروستریکا (اصلاحات آمریکایی)، حمله به بازوها (حزب الله و حماس)، و… هیچکدام را ما نخواستیم؛ اما وقتی صورت گرفت و آن را از سر گذراندیم، نتیجه اش یک چیز بود: قوی تر شدن! این حوادث، *velvet revolution را هم به لیست اضافه کرد. اتفاق بزرگی که افتاده است را فراموش نکنیم.
*: (تأکید بر نام انگلیسی انقلاب مخملی، به منظور تأکید بر ماهیت طراحان آن است).
قسمتی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فعالان در عرصه دفاع مقدس 24/6/1388
یکى از نقصهاى کار ما هم البته این است که ما آثارمان امکان انعکاس بینالمللى، کمتر پیدا کرد. البته دلائلى دارد؛ این جشنوارههاى بینالمللى، کارهائى را که حقیقتاً راوى خوب و درستى از دفاع مقدس یا از انقلاب یا از ارزشهاى نظام جمهورى اسلامى باشد، مطلقاً به خود راه نمیدهند و دوست ندارند؛ مگر وقتى مجبور باشند یک چیزى را در مجموعهى کار خودشان راه بدهند. سیاست جشنوارههاى بینالمللى، سیاست برخلاف و برعکس این است؛ اما بالاخره مستمع به این جشنوارهها اختصاص ندارد و میتوان مستمعینى، طالبانى، خوانندگانى براى کتابها، بینندگانى براى فیلمهاى دفاع مقدس پیدا کرد؛ در صورتى که براى کار و اثر ترجمهى درست و خوبى انجام بگیرد که به نظر من یکى از عرصههاى کار این است. امیدواریم که خداوند متعال به شماها توفیق بدهد، بتوانید در این زمینهى کار دفاع مقدس هر چه تلاش ممکن است، انجام بدهید. هم مسئولین تلاش کنند، هم هنرمندان تلاش کنند، هم در بخشهاى تحقیقاتى - که خیلى مهم است. خوشبختانه تحقیقات خوبى هم دارد در بعضى از مراکز انجام میگیرد - هم در آن بخشهائى که اسناد را در اختیار دارند؛ نگهدارى اسناد، پردازش اسناد، تدوین اسناد؛ اینها خیلى مهم است؛ اینها نبایستى بگذارند از دست برود؛ در اختیار محققین قرار بگیرد و انشاءاللَّه ادبیات دفاع مقدس از تحقیق استفاده کند؛ هنر دفاع مقدس هم از ادبیات و تحقیق حداکثر استفاده را انشاءاللَّه بکند. خداوند انشاءاللَّه به همهى شماها توفیق بدهد.
باسلام مطلب پیش روی شما خواننده گرامی قسمتی از خطبه های ولی امر مسلمین که درروز جمعه20/6/88 ایراد گردید. می باشد. به امید پیروزی مردم ستمدیده فلسطین براسرائیل غاصب انشاءالله
جمعه - روز قدس است؛ این یکى از برجستهترین یادگارهاى امام عزیز ماست؛ نشانهى دلبستگى انقلاب و دلبستگى ملت ما به ماجراى قدس شریف و ماجراى فلسطین است. به برکت روز قدس، این نام را ما توانستیم هر سال در دنیا زنده نگه داریم. خیلى از حکومتها و خیلى از سیاستها میخواستند، مایل بودند، تلاش کردند، پول خرج کردند که مسئلهى فلسطین فراموش شود. اگر تلاش جمهورى اسلامى نبود، اگر ایستادگى جمهورى اسلامى با تمام قوا در مقابلهى این سیاست خباثتآلود نبود، بعید نبود که بتوانند مسئلهى فلسطین را بتدریج به زاویه بکشانند؛ اصلاً فراموش کنند. الان هم خود دستگاه استکبار و خود صهیونیستهاى خبیث معترفند، معتقدند و ناراحتند از اینکه جمهورى اسلامى پرچم فلسطین را برافراشته است و نمیگذارد که با سازشکارى هائى که میخواهند انجام بدهند، مسئلهى فلسطین را از دور خارج کنند. روز قدس، روز زنده کردن این یاد و این نام است. امسال هم به توفیق الهى، به هدایت الهى، ملت عظیم ما در تهران و در همهى شهرستانها روز قدس را گرامى خواهند داشت، راهپیمائى خواهند کرد. در کشورهاى دیگر هم بسیارى از مسلمانان در روز قدس از ملت ایران تبعیت میکنند. روز قدس، روز متعلق به مسئلهى قدس است و ضمناً مظهر وحدت ملت ایران است. مراقب باشید در روز قدس کسانى نخواهند از این اجتماعات براى ایجاد تفرقه استفاده کنند. از تفرقه باید ترسید. با تفرقه باید مقابله و معارضه کرد. تفرقه نباید به وجود بیاید. آن وقتى ملت ایران میتواند پرچم قدس را با افتخار بلند کند که یکپارچه باشد. در طول این سالها سعى کردند این را هم به هم بزنند، اما بحمداللَّه نتوانستند؛ انشاءاللَّه بعداً هم نخواهند توانست.
لطفاً نظر بدهید.